یا ما کور هستیم که نمی بینیم یا نمی خواهیم که چشمهای خود را باز کنیم چون سخته و تبعات سخت تری هم داره یا نمی دونیم و نفهمیدیم که اصولا باید با چشمی باز دید و مشتی محکمتر فشار داد ( که در این صورت نفهمی ، با عرض معذرت به هیچ درد دیگه ای نمی خوریم )

آرمان خواهی خیالی ناشی از تخیلاتی که تبدیل به آرمان شده اند باعث شده این همه واقعیات که در اطراف ماست را نمی بینیم یا نمی خواهیم ببینیم یا نمی دانیم که واقعیتها را حداقل باید دید .

 مگر نه این است که ما باید جهانی بسازیم حتی به وسعت یک نفر ، پس چطور می توانیم با این واهی پردازی و خیال بافی چیزی بسازیم .

آیا می شود که با پی بردن به واقعیاتی به شعاع دید خودمان دیگر برای توهماتی مثل برقراری عدالت یا ایجاد مجموعه ای در قالب هیات که پیش رونده و سازنده و  سایر مسائل چرند و پرند ( که خیلی هم  حرف قشنگی است که خیلی راحت با پرداختن به آن واقعیتها خود به خود گم می شوند ) و فقط در حد شعار هستند وقت گذاشت .

بیاید برای یک بار فقط فکر کنیم که باید چشم ها را باز کرد و بینا بود تا جهانی ساخت .

عرفه و عید قربان هم رسید ، خیلی زودتر ازاونی که فکرشو بکنی ،مطمئن باش محرم و عاشورا هم میاد و میره ، خیلی زودتر ازاونی که فکرشو بکنی

تو این وسط فقط مطلبی رو که ما باید بفهمیم ، می فهمیم و فراموش می کنیم یا در کل فراموش می کنیم که بفهمیم .

یکی از این هزار تا مطلب حرکت بزرگ امام حسین علیه السلام بود که حج را نیمه تمام رها کرده و برای تشکیل حکومت اسلامی و نه برای رسیدن به مقام شهادت و شفاعت به سمت کوفه حرکت حرکت کردند یک حرکت جهت دار ، حرکتی صحیح از امام معصوم و بر خلاف تمامی طواف کنندگان خانه خدا و کسانی که فکر می کردند در حال انجام صحیح ترین کار هستند در صورتی که معیار صحیح یا اشتباه بودن ، خانه خدا را رها می کند تا به سوی خدا برود

حتما  هر کدام از ما هم در طول عمر یک بار یا شاید بارها در مقام انتخاب قرار گرفتیم ، آیا آن چیزی را که انتخاب کردیم بر مبنای همان حرکت جهت دار بود یا اصلا ما از آن دسته انسانهایی هستیم که جهت حرکتمان  در طول زندگی بر اساس اصل خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو تعیین می شود  که در این صورت اصل انتخاب زیر سئوال می رود 

برای این گروه هرکسی خیلی راحت عقیده ها را به زیر سئوال میبره و هر کسی مسیر انتخاب می کنه

اما برای گروه اول اینکه چه چیزی را رها کردیم تا به کجا برسیم سئوالیه که شاید علامت سئوالهاش پر رنگ تر از این حرفها باشه

خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من

ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت

امام جواد علیه السلام به مردی که از ایشان نصیحتی را طلب کرده بودند پنج جمله گهر بار فرمودند بدین ترتیب که :

اول آنکه صبر را در تمامی سختیهای زندگی تکیه گاه محکم خود قرار ده

دوم آنکه احساس نیازمندی به خداوند متعال را هرگز از خود دور نکن

سوم شهوتهای دنیایی را زیر پایت بگذار

چهارم آنکه با خواسته های خود مخالفت کن و دنبال خواسته های دنیایی خود نباش

و آخر خدا را بر تمامی اعمال و رفتار خود ناظر بدان و بدان که بر تمامی احوال تو آگاه می باشد

            شهادت جواد الائمه ،  نهمین امام شیعیان تسلیت باد

در دنیای عظیم ارتباطات که برای انتقال انواع مطالب خنده دارو مطالب مشابه نهایت کاربرد رو داره ، از عجب روزگار و به طور کاملا تصادفی از طرف یکی از دوستان بسیار متواضع و فرهیخته مطلبی در مورد سجده برای من ارسال شده بود به این مضمون که یک محقق اروپایی غیر مسلمان  تو تحقیقاتی که در مورد دفع امواج مضر  الکترو مغناطیسی کرده بود به این موضوع پی برده بود که :

سجده بهترین راه دفع این امواج مضر می باشد ، به این خاطر که درحالت سجده مرکز بدن انسان یعنی مغز به روی زمین و به طرف مرکز زمین یعنی مسجدالحرام و خود کعبه می باشد .

دوست بزرگوار و دانشمند ما که اصلا به هیچ وجه راضی نیست که اسمشو در این مقال بیارم تا همه بتونند از محضر ایشون بهره ها ببرند در آخر اون مطلب اضاف کردند که هیچ کار خدا بی حساب و کتاب و نیست .

این نکته به ذهنم رسید که :

از امام رضا علیه السلام داریم که :  مومن به حقیقت ایمان نمی رسد مگر این که سه خصوصیت داشته باشد

1 - عمق نگری در دین  یعنی اینکه تو ببین سجده یعنی چی این ظواهر قشنگ رو بی خیال اصل سجده رو که قشنگترین حالت رازو نیاز مخلوق در برابر خداست رو بچسب

2 - حساب و کتاب در هزینه و در آمد

3 صبر در برابر سختی ها

طرحی نو شاید سایه ای از یک کار گروهی باشه که با همتی بلند خواهان رسیدن به هدفی بزرگ هستند که در آن هدف قبل از هر چیز رضای خداوند متعال مد نظر خواهد بود .

اولش میگم شاید چون موضوع کارگروهیه ، کار گروهی یعنی همرنگ کردن سلیقه های مختلف که به این آسونی ها هم نیست بلکه خیلی هم سخته

سخته ولی وقتی اصول :

احترام به نظردیگران ،

مشورت کردن و تصمیم صحیح گرفتن ،

مطیع بودن در برابر فرمان فرمانده ،

درمیان گروه باشه نه تنها خیلی سخت نیست بلکه آسون و دلچسبه

حالا گروهی که جمع شدند و همتشون بلند و هدفشون بزرگ باشه اون هم در راه رضای خدا دقیقا همونهایی هستند که قدرت خدا همیشه با اونهاست (( ید الله مع الجماعه ))

حالا تو ببین اگه هدفشون خود  خدا و انجام فرمان خداوند متعال باشه ، چی میشه ... ان شا الله

یه بنده خدا ساده لوحی بود که بین چند نفر دیگه با تیپ روشنفکری شروع کرده بود به این که اگر فلانی رئیس جمهور آمریکا شود برای ایران چه می شود و و اگر فلانی رئیس جمهور شود برای ایران چه نمی شود خلاصه چنان تبلیغ می کرد که یکی نبود بهش بگه من خودم در گوشش گفتم  : بنده خدا وقتی ما خودمون به فکر خودمون نیستیم رئیس جمهود فلان کشور می خواد به فکر ما باشه . .

چند وقتی هست به این نتیجه رسیدم که اون کسانی که بیشتر و بهتر به فکر خودشون هستند بیشتر و بهتر منتظر ظهور  حضرت هستند

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

 فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم             

پس از عمری گذر کردن و رد شدن و گذشتن چه از نوع شخصیش و چه از نوع اجتماعیش خواستیم که یک گذر دیگه هم داشته باشیم و دوباره طرحی نو در اندازیم

یعنی این که شاید این هم طرح آخر مون نباشه و دوباره یه چند وقته دیگه بریم سراغ یه طرحه دیگه خیلی هم راحت تر از این حرفها ، چون معتقدیم که همیشه این طور نیست که اون راهی که داریم می ریم درسته ، و قطعا اون راهی درسته که رهبرش از طرف خدا باشه ، یعنی امام زمان ( عج ) باشه

این برنامه جدیدمون اسم داره ،  اسمش هم طرحی نو هست شاید اسم برنامه بعدی مون طرحی نو تر باشه

این وبلاگ هم قسمتی از اون برنامه است طرحی نو  ی وبلاگی

یا علی می گیم